سفارش تبلیغ
صبا ویژن



پله ی اول... - پرواز






درباره نویسنده
پله ی اول... - پرواز
تماس با نویسنده


لینکهای روزانه
تبیان [9]
پایگاه علمی فرهنگی تجلی اعظم [45]
آفتابگردان [29]
عازم [65]
[آرشیو(4)]


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
پله ی اول... - پرواز

آمار بازدید
بازدید کل :2499
بازدید امروز : 6
 RSS 

   

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتی است که شور نوشتن در سر دارم.نمی دانم چه رخ داده اما گمان می کنم

با براه انداختن قلم و تاختن در عرصه ی اندیشه و فکر کمی بتوانم خانه ی دل و عقل را سر و سامان بخشم

که این روزها همه چیز به شدت برهم ریخته و مرا یارای پیشرفتن بیش از این نیست!

چه کنم که هوای دل ابریست. کوله بار عقل و هوش بسته و نمی دانم به سوی کدامین دیار راهی.

همین را می دانم که هر لحظه در پی بادی و سرابی بیش نیست.

بادها از پی هم می وزند و شب از پس روز و روز از پس شب

و به همین ترتیب سرابها بر سر راه سر بر می آورند و فتنه گری می کنند.

روزهایم را سخت سپری میکنم.همه در پی عقل و دل می گذرند و از خود مانده ام.

به دنبال اجتماع این دو تمام اوقاتم را فدایی کرده ام.اما چه حاصل...

هرچه می گذرد عقل دورتر و دورتر و دل دورتر و دورتر می شود و این منم در این آشفته بازار خود

که یا به دنبال اویم یا به دنبال این.چه کنم؟

نمی دانم که مرا چه حاصل شود اگر بی دل وبی عقل دیوانه و مجنون وار ره پی گیرم و از سر این دو بگذرم

اما چاره ای نیست.مسیر را یارای رفتن بی این دو نیست و تاب نخواهم آورد.این را می دانم...

در پی مجتمع ساختن افکار پریشانم هستم...

کمکم کن ای خدا

و به قول یکی

و آی عشق ادرکنی....

                                                                                   (عشق:از نامهای خداوند)



نویسنده » طاها » ساعت 4:20 عصر روز چهارشنبه 87 تیر 12